دعوتید به یک شعر فیدان 👇

دوستان  آیا شما با من مدارا می کنید
زخم های سخت قلبم را مداوا می کنید

بغض می بلعد مرا از بس نگفتم از غمم 
می شود این‌جا کسی حرف مرا عنوان کند

راست می گویم دلم هرگز نمی سوزد دگر
مثل آن دودی که از کنده برآید بی ثمر

من چنینم رام و سرگردان شبیه برزخم 
نیست دارویی که احوال مرا  میزان کند

درد دارد حال من مانند دندانی خراب
می‌زند ریشه به جانم مثل نیلوفربه آب

گاه گاهی می زنم زل بر خرابی هوا
کاش می شد آسمان آه مرا باران کند،

من نمیدانم چرا هرکس دمی باما نشست
دست رد بر سینه ام زد قاب قلبم را شکست

گرچه بعضی ها درون فکرشان پر فتنه بود
حتم دارم که خدا این راز را افشان کند

#فاطمه_انصاری